۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

آیا اسلام دین خشونت و ترور است؟

در خبرها آمده بود که انسانی در تهران به اتهام سرقت محکوم به قطع دست شده است!!!! این خبر شاید برای اروپایی ها و دنیای متمدن خیلی عجیب و باور نکردنی باشد ولی برای ما که سال ها حاکمیت سیاه و ضد بشری جمهوری اسلامی را تجربه کرده ایم جزو خبرهای تکراری و کلیشه ای است!
ما سال های سال است که شاهد و ناظر اینگونه احکام باور نکردنی و ضد انسانی هستیم. سنگسار و قطع دست و پاشیدن اسید به صورت و کور کردن دیگر جز جداناشدنی احکام در قوه قضاییه ایران هستند.
همین چند وقت پیش بود که رسانه ها خبر دادند که یک قاضی در شیراز حکم به پرت کردن مردی از بلندی و از کوه داده است!!! و این حکم هم اجرا شده است. یا شاید نزدیکترین مساله حکم سنگسار سکینه آشتیانی بود که در اروپا هم سر و صدا کرد.
فکر نمی کنم که دیگر هیچ انسان شرافتمندی به چیزی جز نابودی این حکومت ضالم و ستمگر رضایت بدهخد. قوانین ضد انسانی اسلام در قرن بیست و یکم باید محکوم شود و برای همیشه به زباله دان تاریخ ریخته شود.
وظیفه دولت های اروپایی و دنیای متمدن فشار به دولت ایران برای عدم اجرای اینگونه احکام ضالمانه و آزادی و تبرئه متهمان می باشد.
باورش بسیار سخت است که در قرن بیست و یکم و در سال 2010 در کشوری و نقطه ای ازین کره خاکی کسانی را سنگسار کنند یا دست و پایشان را قطع کنند یا... نظام حاکم بر ایران هیچ تفاوتی با طاتلبان حاکم بر افغانستان ندارد و هر چه زودتر باید بساط این همه جناین و ستم و کثافت برچیده شود. باید قوانین ضد انسانی و وحشیانه اسلامی برای ابد به زباله دان تاریخ ریخته شود.
زنده باد آزادی و برابری .نابود باد قوانین ظالمانه و جنایت کارانه اسلامی

قطع دست یک سارق در جمهوری اسلامی!!!!!!!

قطع دست یکی از مجازاتهایی است که برای سرقت صادر می شود


دادگاهی در تهران به قطع دست سارق یک قنادی حکم داده است که بیست و یک سال سن دارد.

این سارق که ظاهرا در هشتم خرداد ماه امسال از سوی پلیس دستگیر شده، متهم است که به یک قنادی دستبرد زده و مقادیر پول سرقت کرده است.

بنابر گزارش خبرگزاری فارس که روز ۲۴ مهر (۱۶ اکتبر) منتشر شده، این جوان بیست و یک ساله در جلسه دادگاه پذیرفته که "با همدستی تعدادی از کارگران قنادی اقدام به سرقت بیش از چهار میلیون تومان پول کرده است."

این جوان گفته که فقط یک میلیون تومان از این پول را برداشته و مابقی را بین کارگران قنادی تقسیم کرده است اما خبرگزاری فارس می نویسد که این گفته متهم در دادگاه ثابت نشده است.

بنابر این گزارش، این جوان وقتی دستگیر شد که پلیس به خودروی وی مظنون شد و از او خواست تا مدارک خودرو و کارت هویت خود را نشان بدهد اما متهم "اقدام به درگیری با ماموران و استفاده از گاز اشک آور برای فرار از دست ماموران کرد که در نهایت دستگیر شد."

ماموران پلیس در بازرسی از خودرو ۹۰۰ هزار تومان وجه نقد، سه جفت دستکش، آچار و مقدار زیادی شکلات و کاکائو کشف کردند.

قاضی محمدرضا گیوکی رئیس شعبه ۱۱۵۶ مجمع قضایی بعثت که به این پرونده رسیدگی کرده، به جرم سرقت از قنادی "متهم را به قطع ید بابت حد سرقت، رد اموال، شش ماه حبس بابت تخریب (شکستن در و قفل گاوصندوق)، پرداخته دیه و شش ماه حبس بابت تمرد از ماموران پلیس" محکوم کرده است.

افزایش رای دادگاهها به قطع دست

هفته گذشته دادستانی مشهد گزارش داده بود که دست یک زندانی متهم به سرقت در زندان این شهر در مقابل چشمان تعدادی از دیگر زندانیان قطع شده است.

محمد ذوقی، دادستان شهر مشهد گفته بود که "عمل یک سارق می تواند در شرایطی از مصادیق جرم محاربه باشد که مجازات سنگین اعدام را در پی خواهد داشت."

اما سرقت هایی که مصداق محاربه نباشد به گفته آقای ذوقی، بر اساس قانون مجازات اسلامی و آیه ۳۸ سوره مائده قرآن "اصل بر قطع ید سارق است."

به گفته آقای ذوقی، فردی که دستش قطع شد با همدستی شخص دیگری در یک مورد شبانه، از گاو صندوق مغازه ای، مقداری اسناد و مدارک و پول سرقت کرده است و در مورد دیگری با ورود به خانه ای، پس از بستن دست و پای صاحبخانه و همسرش، اقدام به سرقت وسایل و خودرو این خانواده کرده اند.

در ماههای اخیر مجازات قطع دست به خاطر سرقت بیشتر شده یا گزارش آن در رسانه ها منتشر می شود.

نزدیک به سه ماه پیش نیز در استان همدان در غرب ایران دست پنج نفر به اتهام سرقت قطع شده بود.

بر اساس ماده ۱۹۸ قانون مجازات اسلامی، حکم قطع دست درباره سارقی اجرا می شود که ۱۶ شرط را دارا باشد.

بر اساس این قانون، سارق باید به حد بلوغ شرعی رسیده باشد، در حال سرقت عاقل باشد، با تهدید و اجبار وادار به سرقت نشده باشد و بداند که مال غیر است و ربودن آن حرام است.
همچنین در قانون آمده است که سرقت در سال قحطی صورت نگرفته باشد، سارق مال را به عنوان دزدی برداشته باشد و مال دزدی از اموال دولتی و وقف و مانند آن که مالک شخصی ندارد نباشد

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

کاریکاتورهای محمد در روزنامه های دانمارکی





چند سال قبل کاریکاتورهایی از محمد پامبر مسلمانان در روزنامه های دانمارکی و سوئدی به چاپ رسید که اعتراضات گستره ی مسلمانان را در پی داشت.
مسلمانان و حکومت های جنایتکاری چون جمهوری اسلامی با اعتراض و هیاهو و جنجال سعی کردند مانع از آزادی بیان شوند و دموکراسی و آزادی بیان و آزادی مطبوعات را در کشورهای متمدن و آزاد اروپایی به مخاطره بیندازند. آنها فکر می کردند اروپای متمدن هم مثل کشورهای عقب افتاده ی مسلمان خاورمیانه و افریقا تسلیم فشار خواهد شد و جلوی آزادی مطبوعات را خواهد گرفت اما خوشبختانه مطبوعات اروپایی و دولت های اروپایی تسلیم این زیاده خواهی مسلمانان نشدند و با نشر گسترده ی این کاریکاتورها تو دهنی محکمی به اسلام سیاسی زدند .
من هم به عنوان یک زرتشتی و یک انسان آزادیخواه و مدافع آزادی بیان و عقیده اینجا با گذاشتن این کاریکاتورها با تمام مدافعان آزادی بیان و آزادی مطبوعات اعلام همبستگی می کنم

آیا اسلام برای آزادی و اراده ی انسان ها احترام قائل است؟

از روزی که به یاد دارم پدر و مادرم نماز می خواندند و می خوانند. من در خانواده ای بزرگ شده ام که اکثر اعضای آن و فامیل هایمان مسلمان های معتقد و اهل نماز و روزه بوده اند.از همان دوران کودکی این حرکات منظم و مرتب روزانه و این راز و نیاز کردن با خدا برایم جالب و در عین حال مبهم و سئوال برانگیز بود. همیشه دوست داشتم معنی این کلمات را بدانم و وقتی از مادرم سئوال می کردم یا سکوت می کرد یا وقتی اصرار میکردم عصبانی می شد و دعوام می کرد ! برایم بسیار عجیب بود که مادر چرا دعوام میکرد .بعدها که بزرگتر شدم فهمیدم که علت آن همه عصبانیت مادر این بود که خودش هم معنی آن جملات و واژه های عربی را که وقت نماز بر زبان می آورد نمی دانست!!!
این مقدمه به خوبی نشان دهنده ی ماهیت واقعی دین اسلام است. دینی که دقیقا بر اساس عدم شناخت عقلی انسان ها بنا شده است. درین دین عقل و منطق به کلی تعطیل شده است و جای آن را تقلید و ترس از آتش جهنم و اعتقادی بر اساس نادانی گرفته است. تنها مادر و پدر من نیستند که معنی آیه ها و سوره های قرآن را نمی دانند این شامل اکثریت مسلمانان می شود یا لااقل مسلمان هایی که زبانشان به غیر از عربی است. در دین اسلام انسان ها هیچ آزادی و اختیاری برای برگزیدن و انتخاب دین ندارند یعنی هر کسی که از پدر و مادری مسلمان به دنیا بیاید به شکل اتوماتیک مسلمان محسوب می شود !!!! یعنی نوزادی که قرار است به دنیا بیاید حتا در شکم مادرش و قبل از به دنیا آمدن مسلمان محسوب می شود!! یک جنین مسلمان !!! خنده دار نیست !؟
اما جنبه ی درد آور مساله به اینجا ختم نمی شود بلکه این است که همین انسانی که در شکم مادر مسلمان محسوب می شود دیگر تا آخر عمرش مسلمان است و حق تغییر دین و عقیده را ندارد و در صورت تغییر دین اعدام می شود !!!! بله اعدام می شود ! بر اساس نص صریح قرآن هر مسلمان زاده ای که دین اش را تغییر دهد "مرتد" محسوب می شود و حکمش قتل است.
خمینی هم دقیقا بر اساس همین دستور اسلامی بود که حکم به قتل "سلمان رشدی" نویسنده ی هندی تبار بریتانیایی داد !
سال ها پیش "سلمان رشدی" رمانی نوشت به نام " آیات شیطانی" . این کتاب اعتراض مسلمانان را در پی داشت و خمینی پس از آنکه فهمید "سلمان رشدی" مسلمان زاده است حکم داد که چون او با نوشتن این کتاب از دین اسلام خارج شده است پس خونش مباح است و باید ریخته شود!!!
به همین راحتی حکم مرگ انسانی را دادند و سلمان رشدی سال های سال است که تحت محافظت پلیس بریتانیا و با ترس و وحشت زندگی می کند !!
نکته ی جالبی که توجه مرا در آیین زرتشتی به خودش جلب کرد همین "آزادی و اراده ی انسان" در برگزیدن دین و آیین مورد علاقه اش است. در آیین زرتشتی بر خلاف اسلام انسان ها تا سن پانزده سالگی نه تنها به شکل اتوماتیک آیین پدر و مادرشان را نمی گیرند که حتا به شکلی بی دین هم هستند ! یعنی تنها در سن پانزده سالگی است که فردی که در یک خانواده ی زرتشتی به دنیا آمده است دین اش را بر اساس اراده و اختیار و آزادی بر می گزیند! این دین می تواند غیر از زرتشتی باشد و فرد آزاد است که هر آیینی را بر گزیند!!! همین نکته به درستی تفاوت عظیم اسلام و زرتشت را نشان می دهد.
در آیین زرتشتی انسان ها حرمت دارند. حق انتخاب دارند. آزادی و کرامت انسانی دارند. می توانند سئوال کنند و شک کنند و آزادانه قبول کنند یا رد کنند برخلاف اسلام که در آن همه چیز بر اساس زور و دیکتاتوری و زیر پا گذاشتن کرامتن انسانی است !
جالب اینکه یکی ازآیه های صریح قرآن می گوید "لا اکراه فی الدین !!" یعنی هیچ اجباری در انتخاب و پذیرفتن دین نیست ! اما اگر به تاریخ اسلام بر گردیم متوجه خواهیم شد که این مربوط به آیه ها و دستوراتی است که در "مکه" از طرف "محمد" بیان شده است و او چون در مکه در اقلیت بود و قدرت نداشت اعلام کرد که هیچ اجباری در انتخاب دین نیست اما به محض اینکه به مدینه رفت و قدرت گرفت تمام این دستورات را زیر پا گذاشت و با زور شمشیر همه را مسلمان کرد!!! این هم یکی دیگر از تناقضات و دروغ ها و دورویی هایی است که نمونه هایش در دین اسلام به وفور دیده می شود !
با این تفاصیل آیا اسلام برای آزادی و اراده ی انسان ها احترام قائل است 1؟

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

هشدار رهبر ایران در مورد حمله به این کشور


در ادامه واکنش های اخیر مقام های ایرانی به احتمال حمله خارجی به تاسیسات اتمی ایران، رهبر این کشور هشدار داده است که در صورت حمله، جنگ به خارج از منطقه ایران کشیده خواهد شد.

آیت الله علی خامنه ای چهارشنبه در دیدار با مقام های این کشور گفت: "بعید است آنها این حماقت را انجام دهند، اما همه بدانند اگر این تهدید عملی شود میدان مقابله ملت ایران فقط منطقه ما نخواهد بود، بلکه این مقابله، میدان گسترده تری خواهد داشت."

با این حال رهبر ایران در مورد این تهدید و فراتر رفتن جنگ از "منطقه ما" وارد جزئیات نشد و نگفت که به کدام نقاط ممکن است کشیده شود.

بشنوید

گفت‌وگو با منصور فرهنگ، نماینده سابق ایران در سازمان مللبشنویدمدت: 00:01

اما حسین شریعتمداری از مشاوران رهبر ایران و مدیر مسئول روز کیهان در مصاحبه ای با نشریه "نیویورکر" که در شماره 16 اوت این مجله چاپ شد گفت: "آنها با هر ترکیبی به ما حمله کنند، یعنی آمریکا با اسرائیل یا بدون اسرائیل، ما اسرائیل را هدف خواهیم گرفت."

در هفته های اخیر در پی اظهارات دریاسالار مایک مولن رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در روز اول اوت در گفتگو با شبکه ان بی سی، که گفته بود آمریکا طرحی احتیاطی برای حمله به ایران دارد، مقام های متعدد ایرانی به آن واکنش نشان داده اند.

دریاسالار مولن گفته بود که هرچند حمله نظامی برای تخریب تاسیسات اتمی ایران همچنان یکی از گزینه های آمریکاست اما افزود که او "امیدار است کار به آنجا نکشد" و هشدار داد که حمله به ایران می تواند "پیامدهای ناخواسته ای داشته باشد. که پیش بینی آنها در این بخش شدیدا بی ثبات جهان مشکل است."

با این حال او تاکید کرد که این گزینه ای مهم است و به خوبی درک می شود که وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس اسحاق آل حبیب، معاون دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل، روز چهارشنبه در نامه ای به دبیر کل و رئیس شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل، ادعا کرد که آقای مولن و سایر مقام ها و قانونگذاران آمریکایی ایران را به استفاده از نیروی نظامی "تهدید کرده اند."

این ظاهرا دومین نامه شکایت آمیز ایران به سازمان ملل در این باره طی چند هفته اخیر است.

نگاه آمریکا به ما، با وجود همه حرف های آمریکایی ها درباره لزوم تغییر رفتار جمهوری اسلامی، نگاهی مبتنی بر نفی موجودیت نظام اسلامی است ما نیز متقابلا جنبه استکباری و ابرقدرتی آمریکا را مردود می دانیم و نفی می کنیم

رهبر ایران
پیشتر در روز 20 مرداد منوچهر متکی وزیر خارجه ایران گفته بود: "ممکن است آمریکا از توان لجستیکی برای حمله به یک کشور دیگر در منطقه برخوردار باشد، اما به دلیل هزینه های بسیار سنگین چنین اقدامی، این کشور قادر نیست که چنین کاری را انجام دهد. در نتیجه وقوع چنین جنگی را بسیار ضعیف می دانم".

آقای متکی در پاسخ به سئوالی درباره احتمال حمله نظامی به ایران گفت: "اساسا شرایط سیاسی منطقه با حمله احتمالی به ایران دگرگون خواهد شد".

لی همیلتون نماینده سابق کنگره آمریکا و از رؤسای "گروه مطالعه عراق" به نیویورکر گفت: "این نگاه در آنجا (تهران) که ایالات متحده از نظر نظامی ناتوان است، دیدگاه خطرناکی است... مساله ناتوانی نیست. اگر اراده کنیم که این کار را بکنیم، فکر می کنم بتوانیم."

او اظهار نظر کرد که به اعتقاد او احمدی نژاد ممکن است نیات غرب را درست تعبیر نکرده باشد و گفت: "آنها در ایران بسیار منزوی هستند و آمریکا را آنطور که فکر می کنند نمی شناسند."

آقای همیلتون گفت که مقام های آمریکا همچنان درحال بحث درباره بهترین رویکرد مقابل ایران هستند، اما بسیاری از آنها احساس می کنند که مهلت دیپلماسی درحال پایان یافتن است."

او گفت: "از حدود سه ماه پیش، فضایی از تمایل به اقدام نظامی قابل تشخیص است."

مساله موجودیت

آیت الله خامنه ای در سخنان روز چهارشنبه اش گفت که آمریکا و اسرائیل موجودیت جمهوری اسلامی را قبول ندارند و اینکه حکومت او به "دلایل واضح" گفتگو با آمریکا را رد کرده است "چرا که مذاکره در سایه تهدید و فشار و ارعاب را مذاکره نمی دانیم".

این نگاه در آنجا (تهران) که ایالات متحده از نظر نظامی ناتوان است، دیدگاه خطرناکی است... مساله ناتوانی نیست. اگر اراده کنیم که این کار را بکنیم، فکر می کنم بتوانیم

نماینده سابق کنگره آمریکا
این درحالی است که محمود احمدی نژاد در مصاحبه با مجله نیویورکر با اشاره به تشدید مقابله جویی میان ایران و آمریکا گفته بود: "من از این وضع خوشحال نیستم. ایرانی ها از آن خوشحال نیستند."

آیت الله خامنه ای اما گفت: "نگاه آمریکا به ما، با وجود همه حرف های آمریکایی ها درباره لزوم تغییر رفتار جمهوری اسلامی، نگاهی مبتنی بر نفی موجودیت نظام اسلامی است ما نیز متقابلا جنبه استکباری و ابرقدرتی آمریکا را مردود می دانیم و نفی می کنیم."

او همچنین از گفتگو با آمریکا در مورد مساله عراق و یک مساله دیگر که از آن نام نبرد سخن گفت.

آیت الله خامنه ای گفت: "البته ما در دو مساله یعنی درباره عراق و یک مساله دیگر که آنها موضوع امنیتی مهم می خواندند با آمریکایی ها مذاکره کردیم اما آن تجربیات نیز نشان می دهد که آنها هر وقت در پای میز مذاکره در مقابل استدلال و حرف حساب، کم بیاورند متوسل به زورگویی و قطع یک طرفه مذاکره می شوند."

او بار دیگر تاکید کرد که ایران تحت فشار آمریکا مسیر حرکت خود را تغییر نخواهد داد.

رهبر ایران همچنین بار دیگر به دفاع از دولت احمدی نژاد پرداخت و از جمله گفت نباید آمارهای ارائه شده از سوی دستگاه های مسئول را "بی دلیل" مورد انتقاد قرار داد زیرا به عقیده او این اقدام "اعتماد مردم را تضعیف می کند."

او همچنین در مورد اختلافات دولت و مجلس که اخیرا اوج گرفته است گفت: "اختلاف نظر دولت و مجلس در مسائل مختلف فاجعه نیست، بلکه تبدیل این اختلاف سلایق به شکاف های غیرقابل اصلاح و زخم های غیرقابل علاج، خطایی بزرگ است

مهدی کروبی: مردم باید برای حکومت دینی و غیر دینی تصمیم بگیرند


مهدی کروبی: مردم باید برای حکومت دینی و غیر دینی تصمیم بگیرند

کروبی با تاکید بر تمایل خود به حکومت دینی، نوع نظام حکومتی را تابع تصمیم مردم دانسته است
مهدی کروبی، از مخالفان دولت ایران، اراده مردم را تعیین کننده نظام حکومتی دینی یا غیر دینی دانسته و از تصمیم خود به شرکت در راهپیمایی روز قدس خبر داده است.

روز پنجشنبه، ۲۸ مرداد (۱۹ اوت)، سایت خبری سحام نیوز، متعلق به حزب اعتماد ملی، بخشی از مصاحبه اینترنتی مهدی کروبی، دبیرکل حزب را منتشر کرد که در آن، وی به سئوالاتی در مورد وضعیت کنونی و چشم انداز آتی کشور پاسخ داده است.

در این مصاحبه که متن کامل آن تحت عنوان "شیخ اصلاحات در تالار مسنجر" در وبسایت مهدی خزعلی منتشر شده، از آقای کروبی سئوال شد که آیا با یک حکومت سکولار موافق است که در آن، ضمن احترام به همه ادیان، دین از سیاست جداست و یا از نظرات آیت الله روح الله خمینی و آیت الله علی خامنه ای حمایت می کند که گفته اند "دیانت ما عین سیاست ماست؟"

آقای کروبی گفت که خود شخصا طرفدار حکومت دینی است که در آن ارکان نظام بر آرای مردم استوار باشد اما در عین حال افزود "اینکه چه حکومتی باشد یا نباشد، آن به مردم مربوط است و می توانند هرگونه حکومتی را که برای خود مناسب می دانند تعیین کنند."

وی در عین حال گفت که از آنجا که اکثر مردم ایران مذهبی هستند، به اعتقاد او، حکومتی را می خواهند که در آن قوانین دینی اجرا شود و با ابراز این نظر که حکومتی که امروز در ایران وجود دارد، "نه پر پایه جمهوریت است و نه بر پایه دیانت" تاکید کرد که "سایر حکومت ها را نفی نمی کنم، مردم هرچه را که بخواهند می پذیرم."

آقای کروبی در انتقاد از نحوه اداره کشور در حال حاضر، گفت "متاسفانه اکنون جریانی در راس امور است که ابزار در دست اوست و به خواست مردم توجه نمی کند" و افزود که نظامی که اکنون در کشور مستقر است همان نظامی نیست که مردم سی و یک سال پیش به استقرار آن رای دادند.

وی خواستار اجرای قانون اساسی شد و گفت که می توان براساس همین قانون، خواست اکثر مردم با گرایش های مختلف را برآورده کرد هر چند افزود که "هرقانون و کتابی که از مغز بشر تراوش پیدا کرده، طبیعی است که نقص و عیب هم داشته باشد و در یک محیط آزاد که مطبوعات آزاد و مستقل هم باشند، می توان آن را بازنگری کرد."

دبیرکل حزب اعتماد ملی رهبران حکومت کنونی را به نادیده گرفتن قانون اساسی متهم کرد و گفت "باید توجه داشت که مهمترین قسمت های قانون اساسی یعنی احترام به حق مردم و پذیرش خواست مردم، توسط حاکمیت، نقض می شود و در نظر گرفته نمی شود."

مهدی کروبی گفت که لازم است شرایطی وجود داشته باشد که همگان، حتی طرفداران "همین تفکر تمامیت خواه هم که خواست مردم را در نظر نمی گیرد" بتوانند نظر خود را ابراز دارند بی آنکه خود را به مردم تحمیل کنند.

آقای کروبی مجلس و قوه قضائیه را مورد انتقاد قرار داد و گفت "با احترام به نمایندگان مجلس می گویم اگر مجلسی جدی داشتیم، قوه قضائیه جدی داشتیم، حتما وضع ما این نبود که قوه مجریه ادعا کند من قانون را اجرا نمی کنم و بچه هایمان در زندان ها بنالند و اعتصاب غذا کنند و شکنجه بشوند."

مهدی کروبی شورای نگهبان را نیز مورد انتقاد قرار داد و گفت که براساس قانون اساسی، این شورا باید نقشی نظارتی داشته باشد، اما در عمل به "یک مرجع حاکم" تبدیل شده است.

آقای کروبی در مورد تاثیر فعالیت مردم بر شرایط سیاسی کشور گفت که "با فشار افکارعمومی می توان حاکمیت را مجبور به قانونمندی کرد، فشار و نه درگیری" و افزود "این تجمعات و آگاه سازی ها نتیجه می دهد و بالاخره خواه و ناخواه باید کشور را اداره کنند و برای همیشه که نمی شود با پول نفت زندگی کرد."

دبیرکل حزب اعتماد ملی اظهار داشت که حکومت هم سرانجام ناگزیر به تغییر روش خود خواهد شد و افزود "اگر همپای دنیا حرکت نکنند، مردم همراهیشان نمی کنند، مگر اینکه به خواسته شان عمل کنند، اینگونه مجبور به پیروی از مردم می شوند."

مهدی کروبی در مورد موفقیت در مبارزه علیه شرایط کنونی ایران گفت: "نخواهیم که خیلی زود پیروز شویم، چون پیروزی زودرس را زود از دست می دهیم و فراموش می کنیم."

راهپیمایی روز قدس



مخالفان دولت از فرصت راهپیمایی روز قدس سال گذشته برای تظاهرات استفاده کردند
در این مصاحبه مهدی کروبی از مردم خواسته است که هنگام شرکت در راهپیمایی روز قدس"اجازه سوء استفاده به حکومت ندهند."

سال گذشته، در حالی که مانند سال های قبل، راهپیمایی سازمان داده شده از سوی دولت جریان داشت، معترضان به نتیجه انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری با استفاده از این فرصت، تظاهرات گسترده ای را در تهران و چند شهر دیگر برگزار کردند و شعارهایی در طرح خواسته های خود دادند.

در پی این تظاهرات، مقامات دولتی شرکت کنندگان در تظاهرات غیر دولتی را به اقداماتی مانند پاره کردن عکس آیت الله روح الله خمینی و اهانت به مقدسات دینی متهم ساختند و رسانه های دولتی از جمله رادیو و تلویزیون به تبلیغات وسیعی در این مورد دست زدند.

آقای کروبی در باره راهپیمایی سال جاری گفته است: "این راهپیمایی هر ساله برگزار می شود و ما هم در آن حضور خواهیم داشت و در مورد تشکیل هسته های اولیه و برنامه ریزی برای این روز، در حال مشاوره با دوستان هستیم و نتیجه را اعلام خواهیم کرد."

دبیرکل حزب اعتماد ملی در مورد انگیزه خود از شرکت در این راهپیمایی گفته است که "مساله حقی است که از یک ملتی تضییع شده است."

وی در عین حال به شرکت کنندگان توصیه کرده است که "خواهش می کنم شعاری ندهید که حکومت از آن سوء استفاده کند، دوما ممکن است که از طرف خودشان بین شما نفوذی بفرستند تا فضا را تهییج کنند، خواهش می کنم سایرین را دعوت به آرامش کنید، حرمت روزه را نگه دارید، خواهش می کنم عده ای قلیل که عذر شرعی دارند و روزه نیستند، حرمت نگاه دارند تا حکومت از آن سوژه نسازد"

دبیرکل حزب اعتماد ملی در اشاره به واکنش دولت به تظاهرات روز قدس سال گذشته گفته است "عکس پاره امام را نشان می دهند، دستانش پیداست اما سرو کله اش پیدا نیست."

اشاره آقای کروبی به فیلم کوتاهی است که دستی را در حال آتش زدن عکسی از آیت الله روح الله خمینی را نشان می داد و تلویزیون دولتی با پخش این فیلم، تظاهرکنندگان مخالف دولت را به این اقدام متهم کرد در حالیکه مخالفان گفتند که تمامی این فیلم ساختگی است

۱۳۸۹ مرداد ۱۸, دوشنبه

اسلام و خشونت و زن ستیزی


در خبرها آمده بود که طالبان زنی را به خاطر داشتن رابطه ی نامشروع کشته اند ! در ایران هم که چند روزی است صحبت از سنگسار سکینه محمدی است !
نمی دانم چه بگویم یا بهتر است بگویم چگونه بگویم که متهم به ضدیت با دین یا اسلام یا هر نوع مذهبی نشوم ولی با شنیدن این خبرها حالم از هر نوع دین و مذهب و ارتجاع و زن ستیزی بهم می خورد. رژیم حاکم بر ایران هیچ تفاوتی با طالبان ندارد و حتا بدتر است. طالبان زن مورد بحث را به ضرب گلوله کشته اند اما جمهوری کثافت اسلامی می خواهد سکینه را سنگسار کند!!!
سنگسار وحشیانه ترین و مشمئز کننده ترین جنایتی است که می شود تصورش را کرد. زنی را تا گردن خاک می کنند و آنگاه به جلادان دستور می دهند که آنقدر به او سنگ بزنند تا بمیرد!!! سنگ ها نباید آنقدر درشت و بزرگ باشند که در چند ضربه فرد مورد نظر را از پا در آورند بلکه بنا به دستور محمد و اسلام کثیف باید ریز باشند تا فرد مورد نظر را زجر کش کنند .و به یکباره کارش را نسازند!!!
حالا خودتان را تصور کنید که تا گردن در زمین فرو رفته اید و عده ای وحشی افسار گریخته با سنگ به سر و صورتتان می کوبند و شما چون دستهایتان در خاک فرو رفته است نمی توانید کوچکترین دفاعی یا عکس العملی داشته باشید!!!
من که با تصور کردن این وضعیت حالم بد می شود و می خواهم بالا بیاورم !
جالب اینکه حتا درین عمل وحشیانه هم مردان در اسلام حقوقشان بیشتر از زنان است!!! یعنی اگر مردی زنا کرده باشد و قرار باشد سنگسار شود او را فقط تا کمر در خاک فرو می کنند که اگر توانست خودش را نجات دهد از نظر قوانین اسلامی باید آزاد شود!!! اما زن بخت برگشته و بدبخت را باید تا گردن در خاک کنند که درین صورت احتمال نجات یافتن اش به صفر می رسد!!!
اسلام دین ترور و وحشت . شکنجه و تجاوز است این را با صدای بلند باید اعلام کرد!
جمهوری اسلامی ایران هم به عنوان نماد واقعی اسلام جنایتکارترین و زن ستیز ترین و خون آشام ترین حکومت دنیاست !
باید کاری کرد باید کاری کرد !
باید این رژیم جهل و جنایت را سرنگون کرد !

۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه

برزیل پیشنهاد کرد به سکینه محمدی آشتیانی پناهندگی بدهد

رئیس جمهور برزیل گفته است کشورش آماده است به سکینه محمدی آشتیانی که به جرم روابط "نامشروع" به سنگسار محکوم شده پناهندگی بدهد.

لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا روز شنبه از محمود احمدی نژاد خواست اجازه دهد "برزیل به این خانم پناهندگی سیاسی بدهد."

سکینه محمدی آشتیانی پیشتر به سنگسار محکوم شده بود اما در پی اعتراض های جهانی، دولت ایران اعلام کرد وی سنگسار نخواهد شد اما حکم اعدامش همچنان پابرجاست.


رئیس جمهور برزیل می گوید اگر احترامش برای رئیس جمهور و مردم ایران ارزشی دارد حاضر است به خانم محمدی آشتیانی پناهندگی بدهد

به گزارش خبرگزاری رسمی برزیل آقای لولا که از روابط خوبی با ایران برخوردار است گفـت: "اگر این خانم مشکلاتی در آنجا ایجاد می کند، ما از او در اینجا استقبال می کنیم."

طی چند ماه گذشته برزیل تلاش های فراوانی برای حل بن بست اتمی ایران کرده و همراه با ترکیه توانست موافقت ایران را برای مبادله بخشی از اورانیم غنی شده با سوخت مورد نیاز ایران جلب کند. اما شورای امنیت این موافقت را کافی ندانست و خواستار توقف کامل غنی سازی در ایران شده است.

"حیات خلوت" آمریکا

محمود احمدی نژاد همواره از گسترش روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین ابراز خشنودی کرده و با افتخار از حضور ایران در "حیات خلوت" آمریکا یاد کرده است.

اما اکنون این حیات خلوت آمریکا پیشنهادی به ایران داده که حتی خود آمریکا هم نداده است.

رئیس جمهور برزیل گفت که به قوانین ایران احترام می گذارد، اما اگر دوستی و احترامی که برای رئیس جمهور ایران و مردم ایران قائل است "ارزشی" داشته باشد کشورش می تواند میزبان خانم محمدی آشتیانی باشد.

این تلاش های جهانی در حالی صورت می گیرد که محمد مصطفایی وکیل خانم محمدی آشتیانی خود ناپدید شده و قوه قضائیه را متهم به گروگانگیری و اعمال فشار بر او کرده است.

اگر این خانم مشکلاتی در آنجا ایجاد می کند، ما از او در اینجا استقبال می کنیم.

لوئیس ایناسیو داسیلوا، رئیس جمهور برزیل

او که همسر و برادر همسرش بازداشت شده اند روز شنبه طی نامه سرگشاده ای از دادستان تهران خواست آنها را آزاد کند و گفت در صورتی که دادگاه و دادرسی عادلانه ای تشکیل شود خود را معرفی می کند.

سکینه محمدی آشتیانی چهار سال قبل به اتهام رابطه "نامشروع" با دو مرد پس از فوت همسرش محکوم شده بود.

اما مدتی بعد، در جریان محاکمه مردی که به قتل همسر خانم محمدی آشتیانی متهم بود، دادگاه دیگری پرونده اولیه او را در رابطه با حوادث پیش از قتل شوهرش مورد بررسی قرار داد و این بار او را به اتهام داشتن رابطه با یک مرد دیگر در زمان حیات شوهرش، به "زنای محصنه" محکوم و علیه او حکم سنگسار صادر کرد.

خانم محمدی آشتیانی این اتهام را رد کرده است.

وی که دو فرزند دارد، از چهار سال قبل در تبریز در زندان است.

سکینه محمدی آشتیانی همچنین به ۹۰ ضربه شلاق محکوم شده بود که این حکم به اجرا در آمده است.

مقام های استان آذربایجان شرقی ایران گفته اند حکم سنگسار او به طور موقت به حال تعلیق درآمده تا صادق لاریجانی، رییس قوه قضائیه ایران در مورد آن تصمیم گیری کند.

۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

احمد قابل:تمام دستگیری ها با اطلاع و دستور خامنه ای صورت گرفته است


.



ولایت " نصب " و ولایت " نخب "
مسئولیت آیت الله خامنه ای
مردم دیگر به راحتی اعتماد نمی کنند
نقاط ضعف و قوت جنبش سبز



قابل می گوید آیت الله خامنه ای مسئول هر چیزی است که در ایران روی می دهد

العربیه - ایلیا جزایری

احمد جنتی دبیرشورای نگهبان اخیرا رهبرجمهوری اسلامی ایران را رهبری معرفی کرد که برای حکومت از طرف خدا ماموریت دارد.

او روز گذشته در مسجد جمکران گفت : " در زمانی که امام خمینی رحلت کرد، خداوند متعال، سمت رهبری انقلاب را بر مقام معظم رهبری محول کرد و ایشان مأمور شد از طرف خداوند، که این انقلاب را و این نظام را و این راه علی را حفظ کند و ادامه دهد."

در همین حال در روزهای اخیر استفتایی را سایت دفتر آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران درج کرد که در آن ایشان ولی فقیه را " ولی امر" و ولایت او را شعبه ای از ولایت پیامبر و ائمه دانسته است. این استفتا که با واکنش های بسیاری در جامعه همراه بود، پس از چند روز از سایت دفتر برداشته می شود اما مدتی بعد بازگردانده می شود.

از سویی در روزهای اخیر برخی منتقدین ایرانی آیت الله خامنه ای را مسئول هر آن چه دانستند که در ایران رخ می دهد. احمد قابل اسلام شناس و پژوهشگر مسائل دینی که روز درگذشت آیت الله منتظری مرجع منتقد حاکمیت ایران در راه شرکت در مراسم سوگواری ایشان بود، دستگیر و 7 ماه را در زندان می گذراند.

او اخیرا و پس از آزادی موقت از زندان ، متن دفاعیاتش در دادگاه را منتشر کرد و در آن آیت الله خامنه ای را متهم به " اقدامات مکرر علیه امنیت ملی ، تبلیغات مکرر علیه نظام ، نشر اکاذیب بصورت گسترده به قصد تشویش اذهان عمومی، توهین های بی شمار به مخالفان سیاست های حاکمیت، و در نهایت، براندازی سخت نظام " کرده است.

اینها و بیش از اینها، موضوع گفت و گوی ما با احمد قابل اسلام شناس و روحانی مخالفی است که اخیرا با وثیقه از زندان آزاد شد.

احمد قابل تاکید کرد پایه نظریه ولایت فقیه از نظر آیت الله خمینی بر مبنای " نصب " بود اما آیت الله منتظری آن را بر پایه " انتخابی " می دانست اما " درباره حیطه اختیارات، هر دو نظریه می گویند که که حوزه اختیارات ولی فقیه با حوزه اختیارات پیامبر و ائمه تفاوتی نمی کند."

او آیت الله خامنه ای را مسئول همه اتفاقاتی دانست که پس از انتخابات ریاست جمهوری گریبانگیر ایران شد.

وی گفت : " سیاست هایی که در کشور اعمال می شود، مثلا نحوه برخورد با مخالفان سیاسی و دستور العملی که در این خصوص وجود دارد قطعا مطابق نظر ایشان است."

احمد قابل سپس برای اثبات گفته خود تاکید می کند یکی از مراجع قم به وی گفته است هنگامیکه از آیت الله خامنه ای خواستم دستگیری ها و محاکمات عجیب و غریب را خاتمه دهد رهبر جمهوری اسلامی به او گفت : " تازه یک لیست پنجاه نفره آورده بودند من آن را امضا کنم تا دستگیرشان کنند که من امضا نکردم."

به گفته آقای قابل این نشانه این است که " لیست تمام کسانی را که دستگیر شده اند آیت الله خامنه ای امضا کرده است."

او افزود : " رهبری در تمام مسائل دخالت می کند، همه چیر را زیر نفوذ خود گرفته است، اجازه نمی دهد دیگران از حدود و اختیارات قانونی خود استفاده کنند و همه اموری که در کشور رخ می دهد، زیر نظر رهبری است و از نظر قانونی هم کسی که تا این حد دخالت می کند، هر اتفاقی که بیفتد ولو این که او راضی نباشد، او مسئول است."

وی با اشاره به حوادث کهریزک گفت : "ایشان باید دستور می داد تمام کسانی که دست اندر کار این جریان بودند، آمرین و مأمورین را تحت تعقیب قضایی قرار دهند. اما این کار را متاسفانه نکرد و دخالت ایشان در حد یک اظهار تاسف کوچک بود.. اما در روز عاشورا مردم را می کشند، ایشان اظهار تأسف نمی کند. تنها از این بابت اظهار تأسف می کند که عده ای کف زدند و حرمت روز عاشورا را شکستند."

قابل این سوال را مطرح کرد که " حرمت عاشورا با ریختن خون یک انسان بی گناه شکسته می شود؟ یا با سوت و کف زدن یک عده؟ کدامیک از نظر اسلامی اهمیت بیشتری دارد؟"

او تاکید کرد " این حساسیت های معکوس و نه به جا باعث می شود که ما یقه بگیریم و بگوییم رفتار ایشان خلاف اسلام و قانون است و دخالت هایش بیش از حدی است که قانون اجازه داده است."

وی با بیان اینکه مرد مانند " مارگزیده ای شده اند که از ریسمان سیاه و سفید می ترسند" ، گفت : " مردم دیگر به راحتی به کسی اعتماد نمی کنند، نه به حاکمیت و نه به مخالفان آن اعتماد عمومی وجود دارد."

قابل نقطه ضعف جنبش سبز را در " طرح شعارها، خواسته ها، طرح ها و برنامه ها خلاف منطق و عقل " دانسته و تاکید می کند " اگر اینها به لحاظ عقلانی مدیریت نشود، طبیعی است جنبش صدمه می خورد."

او افزود " طولانی شدن حرکت اعتراضی مردم و زود پیروز نشدنش، یک نعمت برای جنبش سبز هست. جنبش سبز اگر با تأمل و تدنی پیش برود، کم کم به عقلانیت مشترکی خواهد رسید که مانع صدمه خوردن مردم و کشور و متوقف شدن این حرکت خواهد شد."


این پژوهشگر مسائل دینی راه برون رفت از اوضاع فعلی را در پذیرش " حکمیت عقلای جامعه " دانست.

وی تاکید کرد حاکمیت باید معتمدان مردم را دعوت کند و با آن ها وارد مذاکره شوند و راهکاری برای برون رفت از این وضعیت بدون این که به کشور صدمه ای وارد شود تدوین کنند.

مشروح مصاحبه با آقای قابل در ذیل می آید.

ولایت " نصب " و ولایت " نخب "


احمد قابل از شاگردان آیت الله منتظری بود




- آیت الله خامنه ای در استفتایی که اخیرا از ایشان شده است، ولایت فقیه را شعبه ای از ولایت پیامبر و ائمه دانسته است. آیا در نظریه ولایت فقیه که آیت الله خمینی و آیت الله منتظری ارائه داده اند نیز چنین نظری ارائه شده است؟

عنوان بحث ولایت فقیه که آیت الله خمینی ارائه داده که بر مبنای " نصب " استوار است، این است که پس از خداوند سبحان، پیامبر خدا و پس از پیامبر خدا، ائمه هدی و پس از اینها، فقها بر جامعه ولایت دارند. این نظریه است که آیت الله خمینی به آن ملتزم بود، نظریه " نصب فقها از جانب ائمه هدی و در حقیقت از جانب خدا " عنوان دارد.

کسانی که این دیدگاه را قبول داشته باشند، می گویند ولایت فقیه ادامه ولایت انبیا و اولیای خدا است. بر پایه این دیدگاه، کسانی که در سمت " ولایت فقیه " قرار می گیرند، افرادی هستند که به استثنای بحث " ولایت تکوینی"، در مباحث مربوط به ولایت تشریعی ادعا می شود که همان ولایت رسول الله و ائمه را دارند. بنا بر نظر آیت الله خمینی این مساله ثابت است که " فقها " منصوب از جانب خدا هستند با واسطه که از جانب انبیا و اولیای خدا معرفی شده اند و در سلسله ولایت خدا قرار می گیرند.

اما پایه نظریه "انتخابی" بودن فقیه که نظریه آیت الله منتظری است، داستان این نیست که ولی فقیه را خدا یا ائمه انتخاب کرده اند. ایشان مدعی بود که منصب فقاهت یا به عبارتی کسی که " فقیه جامع الشرایط " باشد ، برای تصدی حکومت بر بقیه افراد اولویت پیدا می کند. اما در حقیقت این مردم هستند که انتخاب می کنند و قدرت را به او می دهند و خداوند تنها این مساله را " تشریع " کرده است و هر کسی که مسلمان باشد، باید ولی فقیه را شناسایی کرده و او را برای رهبری انتخاب کند.

اساس این نظریه این می شود که خداوند برای فقها و برای فقه چنین جایگاهی قرار داده است که کسی که دانش فقه را داشته باشد و بر سایر دانشمندان فقه هم برتری علمی داشته باشد، توصیه الهی بر این است که باید او را در راس امور قرار بدهند. وقتی که در راس امور قرار گرفت، همه اختیاراتی که سایر حکومت ها دارند را او خواهد داشت. اما نمی توان به طور مستقیم گفت که این فرد منصوب از جانب خدا است. چون ممکن است که مردم در تشخیص و تعیین مصداق اشتباه کنند. طبیعی است وقتی که مردم اشتباه کنند، معنی آن این نیست که خدا ابتدا آن فرد را انتخاب کرده و بعد عزل کرده است، بلکه به این معنی است که فردی که قرار بود از جانب مردم انتخاب شود، به خاطر غفلت ها و به خاطر عدم آشنایی مردم با او، کار به او واگذار نشده و اشتباها به شخص مشابهی واگذار شده است.

این دو مبنا یکدیگر متفاوت هستند اما درباره حیطه اختیارات، هر دو نظریه می گویند که حوزه اختیارات ولی فقیه با حوزه اختیارات پیامبر و ائمه تفاوتی نمی کند.

- آیا این صاحبان این دو نظریه بر حوزه اختیارات پیامبر و ائمه در حوزه اجتماعات اتفاق نظر دارند؟

این مساله آنطور که باید منقح نشده است و با ذکر تمام جزئیات تعیین شده نیست. فقها تا قبل از انقلاب ایران در این خصوص زیاد نمی اندیشیدند، تصوری هم از حکومت نداشتند و اگر هم داشتند، تصوری اجمالی و جزئیات امر برای آن ها خیلی واضح نبود. در حدود احکامی که در اسلام در خصوص مسائل جزایی و کیفری و امثال آن ها بود، یا بعضی از مسائل حقوقی آن هم بیشتر با مصادیقی از دنیای قدیم در روایات ما خودش را نشان می داد، نمای جزئی داشتند اما تمامی حدود و زمینه ها فعالیت های اجتماعی دولت های مدرن در آن دخالت دارند و تحت امر دولت ها قرار می گیرد، نسبت به آن وقوف کاملی نداشتند. بعد از انقلاب در مقام عمل دیدیم که مشکلات فراوانی پیش آمد که از قبل برای آن طرح و برنامه ای وجود نداشت.

مشکلات پیش آمده پس از انقلاب نشانگر آن است که آقایان برای اداره اجتماع، طرح مدونی نداشتند. انقلاب خیلی زود پیروز شد و فرصتی برای فکر کردن درباره اجزای مسأله به آقایون داده نشد، طبیعتا وقتی که سوار بر قدرت شدند، می خواستند همانجا برنامه ریزی کنند. بنابر این دچار مشکلاتی شدند که از همان ابتدا دامن انقلاب را گرفت و تا به امروز ادامه دارد و خیلی هم شدیدتر شده و اوضاع را به هم ریخته است.

- شما نظریه ولایت فقیه را یک نظریه کاربردی و قابل عملی برای اداره جامعه می دانید؟

بنده با این که شاگرد مرحوم آیت الله منتظری هستم، اما از همان زمانی که ایشان این نظریه را مطرح کرد تا همین امروز، با وجود تمام ادله ای که ایشان و استادشان آیت الله خمینی مطرح کردند، قانع نشدم که خداوند حق ویژه ای برای فقها قرار داده است.

مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین غروی اصفهانی شاگرد مرحوم آخوند خراسانی از علمای بزرگ و رهبران مشروطه، تصریح می کند که اصلا دانش فقه هیچ نسبتی با سرپرستی جامعه و ریاست بر جامعه ندارد. تنها نسبتی که می تواند پیدا کند در بحث احکام حقوقی و جزایی است آن هم در صورتی که تدوین شود و به صورت قانون در سطح جامعه در بیاید یعنی اکثریت جامعه آن را بپذیرد، آن موقع این احکام اجرایی می شود.

بنده همه دلایل آقایون را مورد بررسی قرار دادم و مقاله ای هم در این باره نوشتم و به این نتیجه رسیدم که ولایت فقیه با این ادله اثبات نمی شود.


مسئولیت آیت الله خامنه ای

- جناب آقای قابل، شما در گزارشی که از دادگاه خود دادید، آیت الله خامنه ای را مسئول هر آنچه دانستید که در ایران در حال رخ دادن است. آیا به نظر شما ایشان در جریان جزئیات هر آن چه که در حال رخ دادن در جامعه ایران، یعنی در زندان ها و در حوزه های دیگر تصمیم گیریهای سیاسی هست؟

قطعا مقصود من این نیست که آیت الله خامنه ای مثلا در جریان رفتار قاضی یا زندانبان در فلان دادگاه یا فلان زندان است یا خود این دستور را داده. و این برای هیچ فرد صاحب منصبی در حوزه سیاسیت مقدور نیست که رفتار همه ماموران خود را با همه جزئیات آن ها بخواهد دستور بدند.

اما سیاست هایی که در کشور اعمال می شود، مثلا نحوه برخورد با مخالفان سیاسی و دستور العملی که در این خصوص وجود دارد قطعا مطابق نظر ایشان است.

من برای تایید سخن خود به این نکته اشاره می کنم که یکی از مراجع تقلید قم در مدتی که من در زندان بودم، با آیت الله خامنه ای دیداری داشت. بعد من رفتم ملاقات آقایون که برای من تعریف کردند. از جمله مسائلی که در این دیدار درباره آن صحبت می شود، مسائل بعد از انتخابات است. این مرجع تقلید با زبان انتقاد به آیت الله خامنه ای می گوید که "شرایط بعد از انتخابات و سیاسیت که اتخاذ کردید، چه سودی برای شما داشته؟ شما این همه آدم را دستگیر کردید، محاکمات عجیب و غریبی که راه انداختید، این ها که به نفع شما نشده است. اینها را آزاد کنید، این بساط را خاتمه دهید و شیوه دیگری را در پیش بگیرید." آقای خامنه ای در جواب این مرجع تقلید می گوید: "تازه یک لیست پنجاه نفره آورده بودند من آن را امضا کنم تا دستگیرشان کنند که من امضا نکردم." بعد این مرجع تقلید برای دوستان ما نقل می کند که نشان می دهد لیست تمام کسانی را که دستگیر شده اند آیت الله خامنه ای امضا کرده است. ایشان تا این حد دخالت می کند و بر رفتارهایی که انجام می گیرد نظارت دارد.

وقتی که ما دخالت آیت الله خامنه ای را تا این حد می بینیم یا این که فردی در قامت دادستان تهران را که رئیس پیشین قوه قضائیه می خواست عوض کند اما ایشان دخالت می کند و مانع می شود، یا مثلا خبرهای موثقی داریم گاهی جایی می خواهند استاندار انتخاب کنند، ایشان دخالت می کند یا وقتی که مجلس می خواهد وزیری را استیضاح کند، توصیه می کند که به او رای بدهند یا ندهند، یا در زمان دولت آقای خاتمی وقتی ایشان در دولت اول خود می خواست وزیر اطلاعات معرفی کند، 15 نفر را ایشان برای تصدی این پست معرفی کرد که ایشان قبول نکرد تا آخر به نفر 16 رسید که آیت الله خامنه ای رضایت داد، در صورتی که اینها بر خلاف قانون اساسی است. قانون اساسی می گوید که رئیس جمهور مسئول انتخاب وزرا است و ایشان حق ندارد در این مسائل دخالت کند؛ ولی وقتی ما این دخالت ها را می بینیم، عملا نتیجه ای که می گیریم این است که رهبری در تمام مسائل دخالت می کند، همه چیر را زیر نفوذ خود گرفته است، اجازه نمی دهد دیگران از حدود و اختیارات قانونی خود استفاده کنند و همه اموری که در کشور رخ می دهد، زیر نظر رهبری است و از نظر قانونی هم کسی که تا این حد دخالت می کند، هر اتفاقی که بیفتد ولو این که او راضی نباشد، او مسئول است. مگر آن واقعا مخالفت کند. مثلا اتفاقی در کهریزک بیفتد، اگر مخالفت ایشان در این حد باشد که "اگر جا ندارید این ها را آزاد کنید" یا این که برای مسائل بهداشتی این بازداشتگاه تعطیل شود، این مخالفت با آن چیزی که در کهریزک رخ داده است نیست.

در کهریزک انسان ها کشته شده اند، به حیثیت انسان ها تجاوز شده است. ایشان باید دستور می داد تمام کسانی که دست اندر کار این جریان بودند، آمرین و مأمورین را تحت تعقیب قضایی قرار دهند. اما این کار را متاسفانه نکرد و دخالت ایشان در حد یک اظهار تاسف کوچک بود.

آن وقت از سویی دیگر در روز عاشورا مردم را می کشند، ایشان اظهار تأسف نمی کند. تنها از این بابت اظهار تأسف می کند که عده ای کف زدند و حرمت روز عاشورا را شکستند. حرمت عاشورا با ریختن خون یک انسان بی گناه شکسته می شود؟ یا با سوت و کف زدن یک عده؟ کدامیک از نظر اسلامی اهمیت بیشتری دارد؟ قرآنی که می گوید اگر خون یک انسان به ناحق ریخته شود مانند این است که خون تمام انسانیت ریخته شده است مهمتر است یا این که بر فرض عده ای حرمت مراسم عزاداری را نگه نداشتند؟ اصل مراسم عزاداری مستحب است حرمت آن هم نگه داشته نشود، کار حرامی صورت نگرفته است. اما خون یک انسان به ناحق ریخته شود، کار حرام صورت گرفته است آن هم به حدی که خون تمام انسان ها ریخته شده است.

این حساسیت های معکوس و نه به جا باعث می شود که ما یقه بگیریم و بگوییم رفتار ایشان خلاف اسلام و قانون است و دخالت هایش بیش از حدی است که قانون اجازه داده است.


مردم دیگر به راحتی اعتماد نمی کنند

- به نظر شما راهی را که جنبش سبز می رود راه درستی است؟

جنبش اعتراضی که پس از انتخابات ریاست جمهوری آغاز شده، وجود مختلفی دارد و افراد مختلفی با حاکمیت فعلی مخالفت می کنند. همه آن ها در بعضی مخالفت ها محق هستند. جاهایی هم ممکن است اشتباه کنند. کسی نیست که بنشیند و سره و ناسره کند تا ببیند مردم باید به چه چیزی فراخوانده شوند. ضمن این گویا متاسفانه همه دست به دست هم دادند و لو ناخواسته که سرمایه ای که به نام اعتماد از مردم گرفته شود که شد. یعنی مردم دیگر به راحتی به کسی اعتماد نمی کنند، نه به حاکمیت و نه به مخالفان آن اعتماد عمومی وجود دارد. اما اعتمادهای خاص وجود دارد. یعنی ممکن است شمار زیادی از مردم به فردی اعتماد کنند و دیدگاه او را مبنای عمل خود قرار دهند. اما با توجه به صدماتی که خوردند، همچون مار گزیده ای هستند که از ریسمان سیاه و سفید می ترسد. اما به هر حال اتفاقی که رخ داده این است که مردم به طور عموم اعتماد کامل به کسی ندارد و اگر هم اعتمادی باشد، اعتمادی است مقطعی و بر اساس اتفاقاتی که تا آن روز افتاده است و سعی می کنند که قدم به قدم جلو بیایند و به کسی اعتماد کنند.

جنبش سبز یک وجه اکثریتی دارد که تیپ مذهبی داخل جامعه هستند. طبیعی است که من به عنوان یک روحانی و به عنوان فردی که در حیطه دین اظهار نظر می کند، اگر بنا باشد اظهار علاقه ای بکنم، بیشتر به همین تیپ مذهبی است.

من دوست ندارم تدین مردم و پایبندی آن ها به اسلام مخدوش شود. کمال مطلوب من این بود که شرایط به گونه ای رقم می خورد که مردم را در برابر دین قرار نمی دادیم. متاسفانه در طول این سی ساله پس از انقلاب، کاری که کردیم این بود که یک تیغ برداشتیم و افراد را با اسم دین با رفتارهای ضد دینی برش زدیم. یعنی با خشم و خشونتی که خداوند از ان پرهیز داده، مردم را در مقابل دین قرارر دادیم. اگر امروز اتفاقی در کشور رخ بدهد و مردم در مقابل دین قرار بگیرند، گناه آن گردن مخالفان دین نیست بلکه گناه آن بر گردن مدعیان دین است. آن ها بودند که این صدمه را به دین زدند و باید جوابگو باشند، کسانی که به اسم دین سوار بر مملکت و بر سرنوشت آن شدند و آن را به این منجلاب کشاندند.

خداوند دین را در چهره یاور انسان معرفی کرده و فرموده است " ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم". متاسفانه الان این چهره دین را گرفته اند. دین رحمانی را به دین خشمانی و غضبانی تبدیل کرده اند که همه را عملا فراری می دهد.

وقتی می گوییم جنبش سبز، با این چهره های مختلف روبرو هستیم. آن چیزی که آقای موسوی، آقای کروبی، و آقای خاتمی می گویند تا جایی که در محدوده منطق، اخلاق، شریعت، انسانیت و حقوق بشر باشد، ما همراه هستیم و از روشهای قانونی هم استفاده می کنیم. هر جا هم بخواهد بر خلاف قانون و عقلانیت و منطق باشد، طبیعی است که همراهی نمی کنیم.


نقاط ضعف و قوت جنبش سبز

جنبش سبز هم نقاط ضعف و قوتی دارد. نقاط ضعفش این است که گاهی شعارها، خواسته ها، طرح ها و برنامه ها خلاف منطق و عقل می شود. منظورم از منطق توجه نکردن به واقعیات و بیش از واقعیت خواستن و مطرح کردن خواسته ای پیش از زمان مناسب آن نیز هست. اگر اینها به لحاظ عقلانی مدیریت نشود، طبیعی است جنبش صدمه می خورد.

اما در مجموع گمان می کنم این طولانی شدن حرکت اعتراضی مردم و زود پیروز نشدنش، یک نعمت برای جنبش سبز هست. جنبش سبز اگر با تأمل و تدنی پیش برود، کم کم به عقلانیت مشترکی خواهد رسید که مانع صدمه خوردن مردم و کشور و متوقف شدن این حرکت خواهد شد. مگر این که افراد رادیکال بخواهند زمام این حرکت را در دست بگیرند. من حتی در بازداشتگاه به بازجوها آن جا گفتم شما باید خودتان کمک می کردید که سردمداری اعتراض ها به دست کسانی بیفتد که پیرو عقل و منطق و شعور و اصلاحات هستند نه کسانی که می خواهند همه چیز را منهدم کنند، چون نسخه براندازی و انقلاب به معنی دگرگون کردن همه چیز، از نشر علمی هم بدترین گزینه برای تحولات اجتماعی است. همانگونه که ما از این تحول در سال 57 نتیجه نگرفتیم و امروز تأسف خیلی مسائل آن را می خوریم. اگر بخواهیم بار دیگر تاسف نخوریم و این چرخه را تکرار نکنیم، بهترین راه آن اصلاح است. اما اصلاح دو سویه دارد؛ یک سویه آن این است که حاکمیت این اصلاح را بپذیرد و اقتضای اصلاح را از بین برد، یک سویه آن هم این است که آن کسی که خود را اصلاح طلب و منتقد می داند، واقعا راهکاری که ارائه می دهد، راهکار اصلاحی باشد.

- از نظر خودتان راهکاری مشخصی برای برون رفت از وضعیت فعلی ایران دارید؟

راه برون رفت از اوضاع فعلی این است که حاکمیت، حکمیتی را از عقلای جامعه قبول کند. عقلای جامعه کسانی هستند که حد اقل در مقاطعی از مردم رأی اعتماد گرفته اند ، حاکمیت می تواند از مردم بپرسد چه کسانی میان آن ها بیشترین نفوذ را دارند. واقعا معتمدان مردم را دعوت کنند و با آن ها وارد مذاکره شوند و راهکاری برای برون رفت از این وضعیت بدون این که به کشور صدمه ای وارد شود تدوین کنند. البته خبر دارم گروهی در درون حامیت با بعضی از دوستان ما در باره این که چه کار باید کرد، در حال مذاکره هستند. منتهی عزمی در رأس حاکمیت برای جواب دادن به این تلاش ها وجود ندارد.

آقای هاشمی با این که من شخصا به خاطر سوابقشان به ایشان هنوز نمی توانم اعتماد کنم، ولی راهکارهایی در خطبه نماز جمعه مطرح کرد و هنوز هم بر همانها تأکید می کند. آقایونی در قم اظهار نظرهایی کردند همچون آیت الله اردبیلی، آیت الله جوادی آملی و دیگران. کسانی از دو طرف باید یک توافقی ایجاد کنند و به این اوضاع نابسامانی که پس از انتخابات آقایون درست کرده اند، خاتمه بدهند. به هر حال اعتراض مردم بر اساس قانون اساسی بود. مردم حق داشتند به خیابان بیایند و تظاهرات بکنند. اصل 27 قانون اساسی بر این مساله تصریح دارد.

این آقایون حتی از دادن مجوز پرهیز می کنند. قانون اساسی را که نمی شود میلی اجرا کرد. البته قانون اساسی 30 سال است که به صورت میلی اجرا می شود. ولی روزی بالاخره حوصله مردم سر می رود چون طرف قرار داد حاکمیت، ملت هستند.

تصور من این هست که مردم خیلی مراعات کرده اند. واقعا 30 سال فرصت طولانی بوده که به حاکمیت داده شده است. ولی نمی دانم حاکمیت از کجا خود را این همه از مردم طلبکار می داند و از کجا این حق را برای خود قائل است؟ الا این که با همان اندیشه عجیب و غریب "ولایت فقیه منصوب از جانب خدا" بشود آن را توجیه کرد که اینها خیال کنند خداوند واقعا به آن ها برای سرکوب مردم و عمل بر خلاف میل مردم، حق ویژه داده. و الا اصل 56 قنون اساسی تصریح دارد که حاکمیت پس از خدا از آن مردم است و این حق خدادادی را نمی شود از مردم سلب کرد و در اختیار شخص یا گروه خاصی قرار داد. منظور هم از فر ولی فقیه و گروه یک جناح خاص فکر و سیاسی در کشور است. ولی با وجود تصریح اصل 56 قانون اساسی، اما متاسفانه این کار 30 سال صورت گرفته است.

این حق الهی مردم است و سلب آن یعنی رفتار بر خلاف رضایت الهی و منطق و شعور بشری و عرف جامعه بین الملل است که امروز جایگاه ما را هم در سطح بین الملل و هم در داخل در این نقطه ای که هست قرار داده. آقایون کلاه خود را قاضی کنند، ببینند کجا جا دارند؟ چه کسی به آن ها خوش بین است؟ چه در داخل و چه در خارج.






.

مادران سه کوهنورد آمريکايی: يکسال زندان قساوت است


روز ۳۱ ماه ژوييه سه شهروند آمريکا پس از آنکه ظاهرا از نوار مرزی ايران با کردستان عراق عبور کردند توسط نيروهای مسلح ايران بازداشت شدند.

شين باوئر ۲۷ ساله ، سارا شورد ۳۱ ساله و جاش فاتال ۲۷ ساله از آن زمان بدون اتهام مشخصی در زندان اوين در تهران زندانی هستند. نيکلا کراستف گزارشگر راديو اروپای آزاد/رادیو آزادی که ماه مه پس از بازگشت مادران اين سه آمريکايی از ايران با آنها گفت وگوئی داشت در مصاحبه ديگری تازه ترين رويدادها را در اين مورد جويا شده است. مادران اين سه کوهنورد آمريکايی روز ۳۰ ژوييه همزمان با سالگرد بازداشت فرزندان خود در مقابل دفتر نمايندگی ايران در سازمان ملل متحد سخنرانی خواهند کرد.

از ماه مه و سفر خود به تهران تا به امروز چه اقداماتی انجام داده ايد؟

سيندی هيکی مادر شين باوئر: ما در نامه نگاری به مقامات ايرانی خواستار ملاقات و نوعی تماس شديم ولی هيچ پاسخی دريافت نکرده ايم. من و نورا شرود ( مادر سارا شرود) به لندن رفته و با رسانه ها مصاحبه کرديم. هفته گذشته نيز به دفتر نمايندگی ايران در سازمان ملل متحد رفته و خواستار ملاقات با آنها شديم که به ما پاسخ منفی دادند. ما از ايران هيچ چيز نشنيده ايم و به وکيل ما اجازه داده نشده که با فرزندان ما در زندان اوين ملاقات کند.

شما چرا به لندن رفتيد؟

سيندی هيکی: ما می خواستيم به شهری بروم که در آن يک سفارتخانه مهم ايران مستقر است. ما دو نامه به سفارت ايران در لندن ارسال کرده و خواستار ملاقاتی با آنها شديم اما هيچ پاسخی به ما ندادند. من و نورا ( مادر سارا شرود) هفته پيش به ساختمان سفارت ايران در لندن مراجعه کرده و تقاضای ملاقات کرديم ولی آنجا هم ما را نپذيرفتند و يک نفر از سفارت به ما گفت که آنها نمی توانند در اين زمينه به ما کمک کنند.

بار آخری که شما با پسرتان شين تماس داشتيد چه زمانی بود؟

سيندی هيکی: من آخرين بار وی را در روز بيست و يکم ماه مه در زندان اوين ديدم زمانی که وی از ما جدا شد و همراه ماموران به داخل آسانسور رفت و درهای آن به روی ما بسته شد . در آن لحظه بود که با خود فکر کردم که آيا من هرگز او را خواهم ديد. از آن زمان ما نتوانسته ايم با او صحبت کنيم. برخی از نامه های ما به دست وی می رسد اما ما هيچ نامه ای از طرف آنها دريافت نمی کنيم. در زمان ملاقات با آنها در تهران بچه ما به ما گفتند که برخی از نامه ها و کتابهايی که ما برای آنها فرستاده ايم به دستشان رسيده است ولی از روی آنچه که پسرم به من گفت می توان مطمئن بود که فقط بعضی از نامه های ما به دست او می رسد.

خانم فتال، مادر جاش فتال، آخرين بار چه زمانی با جاش صحبت کرديد؟

لورا فاتال : همسر من روز نهم ماه مارس با جاش صحبت کرد آنروز جاش با تلفن خانه ما تماس گرفت. ما هيچ خبری نداشتيم که بچه ها ممکن است به خانه زنگ بزنند تا اينکه مادر سارا به ما خبر داد که بچه ها ممکن اس تلفن بزنند. ما به هر شکلی که بود توانستيم به هنگام اين تلفن ده دقيقه ای با وی صحبت کنيم و بعد هم من توانستم در سفر به ايران در روزهای ۲۰ و ۲۱ ماه مه با وی ملاقات کنم.

شما قرار است در برابر دفتر نمايندگی ايران در سازمان ملل سخنرانی کنيد. در اين سخنرانی چه نکاتی را مطرح می کنيد؟

لورا فتال: ما خواهيم گفت که فرزندان خود را دوست داريم و دلمان برای آنها تنگ شده. خواهيم گفت که بازداشت و ادامه زندان جاش ، سارا و شين توسط حکومت ايران غير ضروری ، ناعادلانه و خلاف اخلاق وعرف انسانی است. اين بچه ها بايد هر چه زودتر به خانه بازگردند . چرا آنها را يکسال در زندان نگاه داشته ايد ؟ اين مسئله می توانست ظرف چند ساعت و يا چند روز حل و فصل شود. يکسال زندان واقعا قساوت است.

اگر مشکلات شما به زودی حل نشود آيا در نظر داريد که دوباره از ايران تقاضای ويزا کرده و برای ديدار فرزندان خود به ايران برويد؟

نورا شرود ، مادر سارا شرود: حقيقت اين است که در مورد اين مسئله ترديد داريم از يک طرف دوست داريم دوباره فرزندان خود را ببينيم ولی از طرف ديگر با ديدار آنها در زندان که مسئله حل نمی شود و حقيقات هدف اصلی ما آزادی آنها است. بنابراين اميدواريم در سفر بعدی که به ايران می روم موضوع فقط ملاقات نباشد بلکه برای آزادی و بازگشت آنها به ايران سفر کنيم.

در تمام اين مدت ما همواره اميدوار بوده ايم که حل هر يک از مشکلات بين ايران و آمريکا شايد به آزادی فرزندان ما کمک کند. تنها نکته ای که اتفاق افتاده و شايد بتوان آنرا مثبت تلقی کرد بازگشت شهرام اميری به ايران است . البته اين موضوع شايد با زندان فرزندان ما ارتباط ندارد ولی به هر حال اميدواريم همه اين حوادث به يک شکلی کمک کند. چون در نهايت سرنوشت بچه های ما در دست دولت است و دولتها به راحتی می توانند يکی را زندانی و يا آزاد کنند.

آيا هيچ پيامی برای مقامات و حکومت ايران داريد؟

نورا شرود: در حال حاضر آنچه که ما از دولت ايران می خواهيم اين است که از سرنوشت فرزندان ما به عنوان يک ابزار در بازی ها و معاملا سياسی خود استفاده نکند. بچه های ما هيچ جرمی مرتکب نشده اند. در تمام يکسالی که از بازداشت آنها می گذرد هيچ اتهام يا پرونده مشخصی عليه آنها وجود ندارد. برای جهانيان کاملا مشخص است که دولت ايران به خاطر اهداف سياسی خود آنها را در زندان نگاه داشته است.

به همين خاطر ما از حکومت ايران می خواهيم تا به ارزشهای اسلامی خود و با احترام به قانون عمل کرده و فرزندان ما را آزاد کنند تا بتوانند به خانواده و کشور خود بازگردند. مسلما آنها قدرت و اختيار چنين کاری را دارند و ما از حکومت می خواهيم که اين کار را بکند.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

عزای عمومی و اعتصاب در کردستان

دادسرای عمومی و انقلاب تهران صبح دیروز با صدور اطلاعیه ای از اعدام ۵ زندانی سیاسی، که چهار تن آنان از زندانیان کرد بودند، به نامهای فرزاد كمانگر فرزند باقی، علی حیدریان فرزند احد، فرهاد وكیلی فرزند محمد سعید، شیرین علم‌هولی فرزند خدر و مهدی اسلامیان فرزند محمد خبر داد. این خبر اولین ساعات صبح دیروز در حالی بر خروجی پایگاه های خبری قرار گرفت که وکیل مدافع برخی از اعدام شدگان و خانواده های آنان در مصاحبه با «روز» اعلام کردند از اجرای حکم بی خبر بوده اند. مهرداد برادر فرزاد کمانگر می گوید: "روز قبل از اجرای حکم خانواده با فرزاد صحبت کرده بودند".

مصاحبه روز با خلیل بهرامیان، مهرداد کمانگر و ملائکه علم هولی را در پی بخوانید.



مسولان قضایی باید تحت پیگری قرار بگیرند

خلیل بهرامیان، وکیل مدافع فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان در مصاحبه با "روز" با اعلام اینکه از اجرای حکم موکلان خود خبر نداشته است، می گوید: "اعدامی که امروز صورت گرفت فاجعه­ی بزرگی بود که در عین ناباوری اتفاق افتاد. نه من و نه خانواده ی موکلینم (فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان) از اعدام ایشان خبردار نبودیم. ساعت 10 صبح از طریق تماس تلفنی یکی از خبرنگاران از موضوع مطلع شدم. بلافاصله به دادگاه انقلاب، بخش اجرای احکام رفتم و از دادیار مربوطه سئوال کردم، ایشان گفتند از این پرونده خبری ندارند. تاکید کردند پرونده به دلایل امنیتی به دادسرای انقلاب ارسال شده است. بنابراین ساعت یک و نیم بعد از ظهر جهت پیگیری پرونده به دادستانی کل کشور رفتم. در آنجا هم سئوالات من در مورد وضعیت پرونده فرزاد کمانگر و اجرای ماده 18 که قبلا اقدام کرده بودیم عملا با جواب سربالای مسئولین روبروشد".

این وکیل مدافع در ادامه با اشاره به پنهان کردن پرونده فرزاد کمانگر در زمان دادستانی قاضی مرتضوی می افزاید: "ظاهرا پرونده فرزاد قبلا توسط آقای شاهرودی مصادره و برای تهیه گزارش تحویل آقای مرتضوی دادستان سابق تهران شده بود. در نتیجه­ی پیگیریهای من طی آخرین ماه های سال گذشته در دادستانی تهران معلوم شد که این پرونده در کشوی میز مرتضوی، دادستان سابق تهران پنهان بوده و تازه پیدا شده است. بعد از آن مقرر گردید معاون دادستان وقت تهران از پرونده گزارش تهیه کند که اینجانب باتوجه به کم تجربگی معاون دادستان و عدم صلاحیت ایشان به این مساله انتقاد کردم. انتقادی که هیچ گاه به آن توجهی نشد. در روزهای پایانی اسفند ماه گذشته به بنده اطلاع داده شد که از پرونده گزارش تهیه شده و باید به دادگاه مراجعه کنم. اما هنگام مراجعه به دادستانی در کمال تعجب حتی اجازه ورود به اینجانب ندادند. بعد از تلاشهای زیاد توانستم زمینه را برای پیگیری و درخواست اجرای ماده 18 پرونده فراهم کنم. این موضوع تا امروز که از اجرای حکم مطلع شدم مسکوت ماند. اکنون هم که صحبت می کنم هنوز این مساله برای من جای باور نیست، هنوز فکر میکنم خواب هستم و دقایقی دیگر بیدار خواهم شد و خوشحال از عدم صحت خبر اجرای حکم".



تماس با خانواده؛ 24 ساعت قبل از اجری حکم

اعلام خبر اعدام این پنج زندانی عقیدتی در حالی صورت گرفت که خانواده بعضی از آنها از تماس تلفنی فرزندانشان در 24 ساعت قبل از اجرای حکم خبر داده اند.

مهرداد کمانگر، برادر فرزاد کمانگر معلم اعدام شده کرد، صبح روز گذشته در مصاحبه با روز گفت: "فرزاد معمولا از زندان با خانواده و به ویژه با مادرم در تماس بود. وی حتی روز قبل از اجرای حکم از طریق تلفن، مانند روزهای عادی با مادرم صحبت کرده اما از اجرا یا احتمال اجرای حکم چیزی نگفته بود".

مهرداد نیز مانند وکیل مدافع پرونده برادرش اظهار داشت که نه مسئولان زندان و نه مقامات قضایی خانواده را در جریان اجرای حکم قرار نداده بودند.

برادر فرزاد کمانگر عصر دیروز در مصاحبه ای دیگر با "روز" هنگامی که برای پیگیری پرونده برادرش در مسیر کردستان- تهران قرار داشت، گفت: "ما خبر اعدام را از رسانه ها و تماس خبرنگاران متوجه شدیم. برای ما یک شوک بزرگ بود. بنابراین هم اکنون جهت پیگیری پرونده به همراه مادرم و خانواده های حیدریان و وکیلی عازم تهران هستیم".

وی با بیان اینکه "تمام تماس های ایشان حتی با وکیل پرونده مسدود شده است"، می گوید: "ما قبلا در مواردی حتی با بازجوی پرونده نیز در تماس بودیم، اما اکنون تماس های ما با ایشان نیز مسدود شده است".

از سوی دیگر آقای خلیل بهرامیان در مورد تحویل جنازه ی اعدام شدگان به خانواده هایشان به "روز" می گوید: " دادگاه قضایی کاری را که خواستند، آنهم نه طبق ضوابط و قانون بلکه به نام اراده شخصی افراد انجام دادند. قانونا باید جنازه ها به خانواده ها تحویل داده شود. اما با توجه به روند قانون گریزی و قانون شکنی ای که در ماه های اخیر پیش آمده، هر کاری از جمله خودداری از تحویل جنازه ها به خانواده ها امکان پذیر است. تحویل جنازه ها یک تکلیف قانونی است. اما دستگاه قضایی در کنترل افراد ماجراجویی است که به اوضاع بحرانی کشور و الزام به اجرای قانون توجهی ندارند. دستگاه قضایی در کنترل افرادی است که تنها منفعت شخصی، مادی، اقتدار طلبانه خود را مد نظر دارند. اگر کشور در وضعیت آرامی قرار بگیرید باید تمامی این افراد تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند و مجازات شوند".



به پزشک قانونی کهریزک بروید

وکیل مدافع مهدی اسلامیان، فرزاد کمانگر و شیرین علم هولی در حالی بر تحویل جنازه ها به خانواده ها به لحاظ قانونی تاکید دارد که مسئولان زندان و پزشک قانونی بهشت زهرا از دادن هر گونه اطلاعات به بستگان علم هولی خودداری نموده اند.

ملائکه علم هولی، از اعضای خانواده شیرین علم هولی زندانی اعدام شده ی کرد، با اشاره به خودداری مسئولان زندان از ارائه توضیحات در مصاحبه با "روز" به نقل از برادر شیرین که از همان ساعت اولیه پس از انتشار خبر در مقابل زندان اوین حضور داشت، می گوید: "ما ابتدا به زندان اوین مراجعه کردیم. آنها لباس ها و وسایل شخصی شیرین را به ما تحویل دادند و گفتند به پزشک قانونی بهشت زهرا مراجعه کنید، آنجا مسئولان به شما پاسخ خواهند داد. پس از مراجعه به پزشک قانونی بهشت زهرا، مسئولان بدون هیچ توضیحی گفتند: جنازه ها اینجا نیستند و می توانید به پزشک قانونی کهریزک مراجعه کنید. ما پس از مراجعه به آنجا هم با جواب های سربالای مسئولان روبرو شدیم. آنها نهایتا گفتند که فردا دوباره برگردید".

این عضو خانواده علم هولی نیز با اعلام اینکه خانواده از اجرای حکم شیرین مطلع نشده اند، اعدام این 5 این زندانی سیاسی را مغایر با قانون اساسی خواند و گفت: "فرزندان ما هیچ گناهی مرتکب نشده بودند که اعدام و حتی مجازات شوند".



واکنش ها در کردستان

در پی اعدام زندانیان سیاسی کرد و در اولین واکنش فعالان کرد به این اعدام ها، تعدادی از فعالان سیاسی، مدنی و روزنامه نگاران کرد در داخل و خارج از ایران و در کردستان عراق و شهر سلیمانیه دست به اعتصاب و تجمع و تحصن اعتراض آمیز زدند.

به گزارش خبرنگار "روز" در کردستان عراق، تعداد زیادی از فعالان کرد ایرانی ساکن در کردستان عراق عصر روز گذشته با حضور چند تن از شخصیت های سیاسی، مدنی، مطبوعاتی و مدنی کرد در سکوی آزاد پارک آزادی شهر سلیمانیه دست به تجمع و سپس اعتصاب و تحصن زدند. تحصنی که به گفته خبرنگار روز تا سه روز آینده ادامه خواهد داشت.

خبر نگار "روز" در ارتباط با این مراسم می گوید: "تجمع با همت جمعی از روزنامه نگاران کرد در کردستان عراق صورت گرفت. ابتدا حضار با یک دقیقه سکوت به شهدای زندان اوین ادای احترام کردند. سپس شیرکو بیکس، شاعر بزرگ و نامدار کرد با قرائت قطعه شعری با خانواده اعدام شدگان و مردم کردستان ابراز همدردی نمود. در ادامه یکی از بستگان خانواده شیرین علم هولی ضمن سخنانی اعدام شیرین و چهار زندانی سیاسی دیگر را محکوم کرد. سردبیران روزنامه های کردی کردستان عراق از سخنرانان بعدی تجمع بودند. سپس تعدادی از فعالان کرد ایرانی به نمایندگی از دانشجویان، زندانیان سیاسی، روزنامه نگاران و فعالان سیاسی به ارائه سخنانی در ارتباط با اعدام های زندان اوین پرداختند".

قابل ذکر است که تعدادی از فعالان فارس زبان ایرانی ساکن در کردستان عراق نیز "سیاست خشونت ورزانه جمهوری اسلامی در قبال فعالان کرد و دیگر فعلان سیاسی ایران" را محکوم کردند.

در پایان این مراسم بیانیه جمعی از روزنامه نگاران، فعالان مدنی و سیاسی کرد از سوی اعضای "ستاد هماهنگی بزرگداشت اعدام شدگان زندان اوین" قرائت شد. بیانیه ای که درآن از مردم کردستان خواسته شده روز سه شنبه 21 اردیبهشت در اعتراض به اعدام زندانیان سیاسی دست به اعتصاب عمومی بزنند.

در بخشی از این بیانیه آمده است: "اعدام مداوم فرزندان کرد و تشدید خشونت علیه شهروندان کرد توسط نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران عواطف ملت کرد و همه وجدان های بیدار را جریحه دار کرده است. در این شرایط سخت، برای جلوگیری از تکرار این قبیل اعمال غیر انسانی و احترام به عواطف جریحه دارشده ملت کرد، انتظار می رود همه افراد، شخصیت ها،گروه ها و نهاد های مدافع حقوق انسانی در داخل و خارج از کشور، به ویژه سازمان های حقوق بشری بین المللی نسبت به تداوم این قبیل اعدامها ساکت ننشینند و اعتراضات خود علیه اقدامات جنایتکارانه مقامات جمهوری اسلامی ایران تشدید نمایند. از ملت داغدار کرد نیز درخواست می شود در روز سه شنبه مورخ 21 اردیبهشت به مناسبت مراسم سوم این شهیدان با به اعتصاب عمومی کشاندن شهرهای کردستان، بار دیگر تجسم آزادی و دمکراسی خواهی در ایران شده و خشم خود را نسبت به اینگونه جنایات غیر انسانی ابراز داشته و مانعی بر سر راه ادامه خشونت دولتی در کردستان شوند".

همچنین برخی از احزاب کرد در بیانیه های مشترک و جداگانه اعدام پنج نفر از فعالان سیاسی کرد را محکوم کردند. حزب کومله کردستان ایران، حزب دمکرات کردستان ایران، سازمان خبات کردستان ایران، کومله زحمتکشان کردستان ایران، حزب حیات آزاد کردستان و حزب دمکرات کردستان از جمله احزابی بودند که سیاست های جمهوری اسلامی ایران را در قبال کرد ها و به ویژه سیاست اعدام را محکوم کردند.



اعتراض ایرانیان در خارج از کشور

در ادامه اعتراض به اجرای حکم پنج زندانی سیاسی در ایران، شماری از ایرانیان خارج از کشور در مقابل سفارتخانه های ایران در کشورهای خارجی اقدام به برگزاری تجمع های اعتراضی نمودند. ایرانیان در آلمان و انگلستان و فرانسه و برخی دیگر از کشورها با برپایی تجمع های اعتراضی شروع موج جدید اعدام ها را در ایران محکوم کردند.

صدها شهروند ایرانی ساکن دو شهر برلین و کلن آلمان با شنیدن خبر اعدام پنج نفر از دگراندیشان در ایران دست به تظاهرات زدند. خانم سارا دهکردی در شهر برلین طی اطلاعیه‌ای از ایرانیان خواست، علیه اعدام این دگراندیشان و نیز اعدام شهروندان افغانی ساکن ایران دست به تظاهرات بزنند. وی هشدار داد که جمهوری اسلامی در پی اعدام‌های جمعی دگراندیشان، همانند اعدام‌های سال ۱۳۶۷ است.

دویچه ‌وله (Deutsche Welle)شبکه‌ی برون‌مرزی آلمان اعلام کرده است: "در شهر کلن نیز شماری از سازمان‌های سیاسی و نهادهای حقوق بشری در شامگاه روز یکشنبه در یکی از میدان‌های مرکزی شهر گرد هم آمدند. به گفته خبرنگار دویچه وله، شماری نهادهای حقوق بشری و سیاسی، ایرانیان و آلمان‌ها را به این تظاهرات فرا خوانده بودند. سخنرانی‌هایی به دو زبان از سوی تظاهرکنندگان ایرانی و آلمانی ایراد شد. شمار تظاهرکنندگان به حدود ۲۵۰ نفر می‌رسید".

همزمان با آلمان، در لندن پایتخت انگلستان نیز تجمعی اعتراضی صورت گرفته است. به گزارش پایگاه خبری جنبش راه سبز- جرس، در شهر لندن این تجمع ساعت 17 امروز و در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران وقع در خیابان کنسینگتون برگزار خواهد شد.

این موضوع در فرانسه اما حال و هوای دیگری داشت. طوری که تجمع ایرانیان در این کشور منجر به بازداشت دهها تن از ایرانیان معترض ساکن شد.

به گزارش خبر نگار "روز" در پاریس، صدها تن تن از ایرانیان مقیم فرانسه حدود عصر روز گذشته مقابل سفارت جمهوری اسلامی در پاریس دست به تجمع اعتراضی زدند و اعدام پنج زندانی سیاسی را محکوم کردند.

یکی از حاضرین در این تجمع به روز می گوید: "کارمندان سفارت اما به معترضین حمله کردند و تجمع به خشونت انجامید." پلیس فرانسه بعد از دقایقی در صحنه حاضر شد و دهها تن از معترضین ایرانی را بازداشت کرد.

به گفته این شهروند ایرانی مقیم فرانسه "بازداشت شدگان، دهها تن بودند که پس از بازداشت، با سه اتوبوس به اداره پلیس منتقل شده اند".

به گزارش خبرنگار "روز" در بین بازداشت شدگان شماری از روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر ایرانی هم به چشم می خورند.



پیگیریهای حقوقی ادامه خواهد داشت

آیا روند حقوقی پرونده اعدام این پنج زندانی سیاسی پس از اجرای حکم ادامه خواهد داشت؟

خلیل بهرامیان وکیل مدافع فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان در پایان مصاحبه با روز در پاسخ به این سئوال می گوید: "هرگونه پیگیری مجدد پرونده از سوی وکیل مدافع، منوط به واگذاری مجدد پرونده از سوی خانواده های موکلان است. بر طبق قانون در تمام کشورها، واز جمله ایران به عنوان یکی از دولتهای جامعه جهانی امکان پیگیری پرونده حتی پس از اجرای حکم، وجود دارد. کسانی که فکر می کنند با مرگ ایشان پرونده ها مختوم اعلام شده است اشتباه می کند، چون این پرونده ها اصولا بعد از اجرای احکام زنده می شوند و قابل پیگیری هستند. روزی خواهد رسید که این افراد به اشد مجازات برسند".

--------------------------------------------------------------------------------

۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

تظاهرات حاميان جنبش سبز در لندن

با درود بی پايان به ملت بزرگ ايران و به ياد شهدای راه آزادی
در راستای انعکاس صدای ملت ستمديده ايران به جهانيان؛ تظاهرات متعددی در لندن ترتيب داده شده است. حضور پر شور شما هموطنان گرامی باعث تقويت نيروی حق طلبی مردم ايران خواهد بود؛ لذا خواهشمنديم در فراخوان های ذيل حاميان جنبش سبزدر لندن; ملت شريف ايران را ياری نماييد
- تظاهرات چهلم شهدای عاشورا روبروی مرکز اسلامی، روز جمعه پنجم فوريه از ساعت ۶.۳۰-۸.۳۰

آدرس مرکز اسلامی
Islamic Centre of England
140 Maida Vale, London , W9 1QB
Nearest Tube Station:
Kilburn Park Station

۲- تظاهرات جلوی سفارت چين روز شنبه - ۶ فوريه از ساعت ۶.۳۰-۸.۳۰ بعد از ظهر.
آدرس سفارت چين در لندن :
49-51 PORTLAND PLACE
LONDON W1B 1JL
NEAREST TUBE: OXFORD STREET

نزديکترين ايستگاه: آکسفورد استريت.

۳- تظاهرات روبروی سفارت ايران، روز ۲۲ بهمن، مصادف با ۱۱ فوريه،از ساعت ۵- بعد از ظهر تا ۸- شب.

۴- تظاهرات روبروی سفارت ايران، يکشنبه ها از ساعت ۳-۵ بعد از ظهر.

پاينده ايران
حاميان جنبش سبز در لندن

خبر روزنامه آلمانی: شبيه ندا آقاسلطان درخواست پناهندگی کرد! .

ندا سلطانی ۳۲ ساله در اين باره می گويد که هيچ فعاليت و جايگاه سياسی نداشته است بلکه می خواسته توجه رسانه ها را به اين اشتباه در کاربرد تصاوير جلب کند .

عصر ايران - يک زن جوان ايرانی به دليل شباهت به ندا آقا سلطان از آلمان درخواست پناهندگی کرد!

به گزارش عصر ايران، روزنامه آلمانی سودويچ تسايتونگ در شماره ديروز جمعه خود نوشت: ندا سلطانی ۳۲ ساله استاد رشته زبان و ادبيات انگليسی گفته است به دليل تشابه اسمی، تصويرش نيز به جای عکس ندا آقا سلطان در رسانه های مختلف منتشر شده است.


ندا آقا سلطان ۲۶ ساله دانشجويی بود که در شنبه ۳۰ خرداد گذشته در يکی از خيابان های تهران و در اوج اعتراضات بعد از انتخابات به طرز مشکوکی به ضرب گلوله به قتل رسيد.

پس از اين حادثه ، تصوير ندا سلطانی ۳۲ ساله در صفحه فيس بوک وی به اشتباه و با اين تصور که مربوط به ندا آقا سلطان ۲۶ ساله است، به شکل گسترده ای در رسانه ها منتشر شد.

ندا سلطانی ۳۲ ساله در اين باره می گويد که هيچ فعاليت و جايگاه سياسی نداشته است بلکه می خواسته توجه رسانه ها را به اين اشتباه در کاربرد تصاوير جلب کند .

وی مدعی است که پس از دريافت تهديدهايی، ايران را ترک کرده است و هم اکنون در آلمان به سر می برد.

اين روزنامه به مکان استقرار ندا سلطانی اشاره نمی کند ولی می گويد که با وی در مکان درخواست کنندگان پناهندگی در نزديکی فرانکفورت مصاحبه کرده است.
البته معلوم نيست وجود شباهت بين اين دو ، چگونه باعث تهديد نداسلطانی شده است؟!

خبر رادیو اروپای آزاد در مورد بازداشت کاوه کرمانشاهی فعال سرشتاس حقوق بشر

Iranian Human Rights Activist Arrested
February 03, 2010
Iranian human rights activist Kaveh Ghasemi Kermanshahi was arrested today, RFE/RL's Radio Farda reports.

A friend and colleague of Kermanshahi told Radio Farda that he was arrested this morning at his home in the western city of Kermanshah by security forces, who took away his computer and other personal belongings.

The reason for his arrest is not clear.

Kermanshahi, 25, is a member of the Human Rights Organization of Kurdistan. He is also belongs to the One Million Signatures Campaign that seeks to gather public support against laws that discriminate against women.

Kermanshahi had been active in reporting about human rights abuses and arrests in the Kurdish areas of Iran.